بچه های الکترونیک دانشگاه ارومیه 91

در باره ما
 

به وبلاگ ما خوش اومديد ما زياد اهل تعريف كردن از خودمون نيستیم ولي من كه از رشته ي الكترونيك و دانشجوهاش ( مخصوصا بچه هاي اين وبلاگ) تاپ تر،نه پيدا كردم نه وجود داره كه پيدا كنم...

 

لينك روزانه
 
كتابخانه مركزي و اسناد
اتوماسیون تغذیه
دانشگاه اروميه
دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتي شريف
دانشگاه اميركبير
دانشگاه علم و صنعت
دانشگاه شهيد بهشتي
دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي
حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
سفارش آنلاین قلیون
براي تبادل لينک ابتدا لينک مارو بانام:  بعضی ها...   در وبلاگ ياسايتتان قراردهيد
 
كد هاي جاوا
 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 93
بازدید کل : 3182
تعداد مطالب : 206
تعداد نظرات : 925
تعداد آنلاین : 1

<
 


بعضی ها...

بعضی‌ها شعرشان سپید است، دلشان سیاه
بعضی‌ها شعرشان كهنه است، فكرشان نو
بعضی‌ها شعرشان نو است، فكرشان كهنه
بعضی‌ها یك عمر زندگی می‌كنند برای رسیدن به زندگی
بعضی‌ها زمین‌ها را از خدا مجانی می‌گیرند و به بندگان خدا گران می‌فروشند
بعضی‌ها حمال كتابند
بعضی‌ها بقال كتابند
بعضی‌ها انبارداركتابند
بعضی‌ها كلكسیونر كتابند
بعضی‌ها قیمتشان به لباسشان است، بعضی به كیفشان و بعضی به كارشان
بعضی‌ها اصلا‏ قیمتی ندارند
بعضی‌ها به درد آلبوم می‌خورند
بعضی‌ها را باید قاب گرفت
بعضی‌ها را باید بایگانی كرد
بعضی‌ها را باید به آب انداخت


|

نوشته شده در چهار شنبه 14 فروردين 1387برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


الکترونیکیها، عیدتون مبارک

الکترونیکیها، عیدتون مبارک


|

نوشته شده در سه شنبه 1 فروردين 1392برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


شاید تبریک عید...

سلام همکلاسی های عزیز.با تعطیلات چطورید؟خواستم امروز بیامو با هم تعطیلاتو مرحله به مرحله مرور کنیم.

اول" چهارشنبه سوری ":هرکاری که دوست دارید و قادر هستید در این روز فراموش نشدنی انجام دهید.فقط یک توصیه را از من همکلاسی پذیرا باشید.آتیش روشن کردن و پریدن از رو آتیش ممنوع!که این کاری بس خطرناک است.هرکی میگه چهارشنبه سوری یعنی آتیشش افکاری کاملا اشتباه را داراست.به جای آن میتوانید ماشین ها را به انتهای منظومه شمسی بفرستید.ملت را یاری نمایید تا به سفری خیالی در بیمارستان ها بروندو یا هر کار خیر دیگری که از شما ادیسون ها برمی آید.

دوم" تعطیلات نوروز ":در این ایام هر کاری را مجازید به انجام برسانید الا درس.چون کل هستی طبیعت را از سر می گیرد طبیعتا مغز شما هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود.پس  چرا این فرصت خالی بودن را از مغز بگیریم و بیخودی آن را با اطلاعات بیخودی اشغال نماییم. این همه انیشتین ها  و نیوتون ها به کجا رسیدند؟؟؟؟؟؟؟؟ولی جکسون ها و هایده ها همچنان جاودانند!!!!!!!!!خوشا به حالشان. روحشان شاد.

سوم" روز سیزده فروردین ": اولین چیزی که از این روز در ذهن آدمی است گره زدن سبزه هاست.ولی شما را به خداوندی خدا قسم میدهم تمام کمبودها و نیازهایتان را روی یک مشت سبزه خالی نفرمایید. باور بفرمایید گره زدن دسته های کم هم همان تاثیری را داراست که یک مشت سبزه که با فشار یک تن در یک سانتی متر مربع گره زده شده اند.

چهارم" چهاردهم تا هفدهم فروردین ": خداوند رحیم رحم بفرماید و کمک بنماید که این چند روز هرچه سریع تر تمام شود.تمام تکالیف میمانند برای این روزهای شیرین.پروژه استاد ورزش،تکالیف پیش پاافتاده جگرسوز،درس های هرگز نگفته ی کلاس درسته و... .فقط توجه به چند نکته برای هرچه بهتر طی کردن این روزها خالی از لطف نیست.

1-مرگ استادان را برای فرار از تکالیف از خداوند منان نخواهید.اگر قرار بود دعاهای ما مورد قبول درگاه حق وارد شود تا حال نسل استادان گرام منقرض شده بود.

2-خودکشی کاری 200% اشتباه میباشد. چون حتی خود خدا هم موافق نیست که آدم های بد و بلا را نزد خود ببرد.

نتیجه اخلاقی: به به عجب تعطیلاتی!!! همان بهتر که بمانیم و بسوزیم و بسازیم تا شاید خدای عزوجل لطف فرمودند و ما را نیز مانند مولانای نمیر از خامی به سوختگی رساندند.

|

نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


یه قصه...مطلب ارسالی ازsogand

مترو ایستاد
 سوار شد.عجله ای برای نشستن نداشت... چون صندلی خالی زیاد بود.سرفرصت یه چند قدمی توی واگن قدم زدو یه جا انتخاب کردونشست. روبروش یه زنه میانسال و یه دختره جوان نشسته بودن که.... وای باور کردنی نبود! یعنی خودش بود!؟ آره خودش بود... پسر خاطرات تلخ گذشتشو تو ذهنش مرور میکرد.خاطراتی که زخم عمیقی بهش زده بود... آره همون بودهمون که ادعا میکرد"من بدون تو میمیرم" الان روبروش نشسته و عمیق نگاهش میکرد... توی دلش تبسمی به قصد انکار زد و فکری کرد"میبینم که هنوز زنده ای پس دروغ میگفتی"همه دخترا ها همین هستند


.:  ادامه مطلب :.
|

نوشته شده در 22 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


این روزها...

این روزا حس میکنم آدم دیگه ای شدم ...

آدم بدی شدم ...

حتی خودمم دیگه خودمو دوس ندارم ...

خدایا این حس رو از من جدا کن ...

منو برگردون به روزای قبل ...

روزایی که مهربون بودم و صبور ...

خدایا منو ببخش ...

فرصت جبرانو ازم نگیر ...


|

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


تو عید چیکار کنیم؟مطلب ارسالی ازamir

1)می تونیم تا ساعت 12 ظهر بخوابیم وبعد مستقیم ناهارو میل کنیم بعدش تلویزیون یا کامپیوتر بعدشهم میریم بیرون با بچه ها(بجز دختر ها)

2)حال ندارم بقیه رو بنویسم هر کاری دوس دارید بکنید


|

نوشته شده در 19 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


گفتم...

 

گفت:اینقدر سیگار نکش میمیری

گفتم:اگه نکشم میمیرم

گفت:اگه بکشی با درد میمیری

گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم

گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره

گفتم:هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟

یه کم نگاهم کرد و گفت : بکش...


|

نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


واسه خنده

 

*تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا

دقیقا اون چیزی رو بر میدارن که تو کلی تو ذهنت واسش نقشه کشیده بودی

*دقت کردین !؟

احتمال اینکه جهتی که یو اس بی رو تو بار اول وصل میکنی درست باشه یک در میلیونه !

*چه لحظه باشکوهی بود اون لحظه..!

وقتی معلم میبردمون پا تخته ازمون درس بپرسه وسطش زنگ می خورد..! 

*مسخره ترین سوالی که میشه از یکی پرسید:

- میتونم بهت اعتماد کنم ؟!

در تاریخ حتی یک مورد هم جواب منفی ثبت نشده!!!!

*کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم دوران مدرسه یاد گرفتم اینه که

وقتی در ترشی یا مربا باز نمیشه, بگیرمش زیر آب گرم !!

*به دوستم گفتم سه بار پشت سر هم بگو

سه سیر سرشیر سه شیشه شیر !

نامبرده حدود یک ساعته لکنت زبون گرفته !

 


|

نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


...

*کاش هر روز جمعه بود و
دلتنگیهایم را
گردن غروبش مى انداختم …

*من ماندم و ۱۶ جلد لغت نامه،
که هیچ کدام از واژه هایش مترادف این “دلتنگی”های لعنتی نمیشود
کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد !
درد دارد…

*یاد گرفتـــه ام
انسان مدرنـــی باشــــم
و هــر بار که دلتنـــــــگ میشــــوم
بـه جای بغـــــض و اشــــک
تنهـــا به این جملـــه اکتفــا کنـــم کــه
هوای بـــد ایــن روزهــا
آدم را افســــــــرده میکنـد ..!

*دل است دیگر...

یا شور میزند...یا تنگ میشود ...یا میشکند

آخر هم مهر سنگ بودن میخورد روی پیشانی اش...

*چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده!

هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند


|

نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


بدون شرح................مطلب ارسالی ازahmad

سلام به همه ي بچهاي الكترونيكي 91 اروميه.

ايشاا... كه همه خوب باشين.

راستش ديدم بلاگ خيلي خلوته فهميدم سرتون خيلي شلوغه واسه همين كمي ctrj+cوctrl+v كردم بلاگ خالي نباش

و اينكه دلم براتون خيلي تنگ شده.........


.:  ادامه مطلب :.
|

نوشته شده در 13 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


گشتم نبود.نگرد نيست؟؟؟؟؟؟؟مطلب ارسالی ازahmad

فريدون مشيري

در پشت چار چرخه ی فرسوده ای کسی
خطی نوشته بود:
«من گشته ام نبود. تو دیگر نگرد ، نیست!»

این آیه ملال در من هزار مرتبه تکرار گشت و گشت.
چشمم برای این همه سرگشتگی گریست.
چون دوست در برابر خود می نشاندمش.
تا عرصه ی بگو و مگو می کشاندمش.
-در جستجوی آب حیاتی؟در بیکران این ظلمت آیا ؟
در آرزوی رحم; عدالت;دنبال عشق؟
دوست؟…
ما نیز گشته ایم
«و آن شیخ با چراغ همی گشت»
آیا تو نیز-چون او- انسانت آرزوست؟

گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جستجوست.
پویندگی تمامی معنای زندگی است.
«هرگز نگرد نیست»
سزاوار مرد نیست…


|

نوشته شده در 13 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


برای اولین بار در دانشگاه ارومیه:

اجرای نمایش های منتخب شانزدهمین 

 جشنواره دانشجویی:

 

   رسم دیار :

نویسنده :پریسا مهجور

کارگردان:نسیم عموزاده

بازیگران:

میرعباس خلیفه لو

ملیکا امیری

زمان: یکشنبه 91/12/13 ساعت: 18/30 الی 20/30

 

   من اما بدون تو :

نویسنده : محمد مظهری

کارگردان: نسیم عموزاده

بازیگران:

مائده بیرامی

امید توتونچیان

روژین دباغی

فرید سعیدی

ندا نورزاده

محسن محمدی

محمد صابر

نسیم عموزاده

حمید قبایی

زمان: دوشنبه 91/12/14 ساعت: 18/30 الی 20/30

 

مکان : آمفی تئاتر شهید چمران

باجه های بلیط فروشی درتمام دانشکده هادایرمی باشد.

قیمت هر بلیط 1000 تومان.

سرویسهای برگشت ب شهر دایر می باشد.

 

گروه تئاتر شب کانون تئاتر دانشگاه ارومیه


|

نوشته شده در چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:نمایش,اجرا,تیاتر,جشنواره,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


ترم جدید و بازم...

سلام دوباره.ترم دو شروع شد و بازم خواستم از کلاسا بنویسم.ایشاللا که این دفه مچمو نگیرن.

بهترین کلاس:حالا که فهمیدم استاد گرام سر  میزنن به وبلاگ ما.خواستم یه کم سود کنم از نوشتن مطلبام.استاد لطف کنین فقط این یه دفه دست و دلبازی کنین و این ده دوازده نمره رو لطف کنین.توجه نموده ام که مطالب مفید این کلاس خواب را از سر همه میپراند.باور کنید.

درسته......ترین کلاس:استاد گرام این کلاس فک میکنه واقعا ما یه چیزایی حالیمونه که دایما از ما میخواد مطالبو تایید کنیم.غافل از اینکه...!!در این کلاس قریب به 99.9%دانشجویان عزیز در حالت کما و میخکوب میباشند.در این کلاس انتقام تک تک تبسما چه برسه به لبخند هم گرفته میشود.خدا رحم بنماید.

پیش پاافتاده ترین کلاس:از نظر استاد گرام این کلاس تمام درسها در سطح المنتری و بسیار ساده میباشند.این استاد گرام نمیدانند ما تو همین مطالب از نظر ایشان بسیار ساده هم مانده ایم.نمره دهی این استاد که تعریفش به گوشمان خورده بسیارعالی میباشد.از هر 10نفر با کمال خوش شانسی 1نفر قبول خواهد شد.

ورزشی ترین کلاس:استاد گرام این کلاس (بین خودمون بمونه) برای دو ماراتن تمرین میکنن.میگویید خیر من میگویم بله.پیاده روی های ایشان شاهد ادعای بنده است.

راستی بچه ها بستنی حصیری ترین کلاس این ترمو خواستم شما انتخاب کنید.

 

 


|

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


سوالی که بی پاسخ ماند ...!!

نظرتون راجع ب این عکس چیه ٰ؟؟؟

 


|

نوشته شده در چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


گران یا ارزان؟؟مطلب ارسالی ازahmad

شنیدین(شایدم دیدین)اینروزا همه چی داره گرون میشه؟ حالا واقعا چرا؟منم

عین شما اگه میدونید منم میدونم اگه نه خب منم نه!!!!!!!!!!!!!!!!!

حرفه من اینه چراااااااااااااااانسانیت ارزون شده؟چرا؟


|

نوشته شده در جمعه 10 بهمن 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


نوستالژی های در حال سوختن

کبری، تصمیـم نمی گیرد!
دهقان، فداکاری نمی کند!
پسر شجـاع، ترسو شده است!
لوک، بــدشانسی می آورد!
پلنگ ِ صورتی، زرد شده است!
میتـی کومان، استعفـا داده است!
پروفسور بــالتازار، جعلی مدرک گرفته است!
ای کیــو ســان، مـُـدل مو عوض می کند!
دو قلـــوها، دست هــم را نمـــی گیــرند!
رابین هـود، بــا دزد ها رفیق شده است!
پینوکیـو، به فکر ِ جرّاحی ِ بینی است!
یـوگی، دوستـانش را مـی فروشـد!
پـت و مـت، پُست وزارت گرفته اند!!!!!!!!

.
.
.
ولی... ولی چوپـان دروغگو ،هنوز دروغ می گوید !


|

نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


...

آری از پشت کوه آمده‌ا‌م ، چه می‌دانستم اینور کوه باید برای ثروت حرام خورد .... برای عشق خیانت کرد ... برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد ... برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند ... وقتی‌ هم با تمام سادگی‌ دلیلش را میپرسم ، می‌گویند از پشت کوه آمده ... ترجیح می‌دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه‌ام سالم برگرداندن گوسفندن از دست گرگ‌ها باشد ، تا اینکه اینور کوه باشم و گرگ

 


|

نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند ....شما چطور؟


|

نوشته شده در سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


از هر ناکجاآباد...

سلام دوباره.اومدم آخرین مطلبمو بذارمو خداحافظی کنم.من نمیتونم تو دانشگاهی بمونم که همش توهین میکنن به ما.خودشون میگن ریاضی یعنی صدق آن برا بینهایت ولی همین که پیچمون محتاج آچارشون میشه میزنن زیر همه چی.اگه راس میکین تعداد ترم های مجاز مشروطیمون رو محدود نکنین به عدد3!!!!!!همیناس که نمیذارن ما پیشرفت کنیم.

راستی بچه ها از این چندروزه باقیمانده نهایت استفاده رو ببرید.منم محرم اسرار و مثل شما دانشجو.موقع امتحانات قرنیه چشمامون زیادی گوشه چشا بودن که مواظب باشیم یه وقت خدای ناکرده همکلاسی بغلدستیمون چیزی رو اشتباه ننویسه و نمرش کم شه.برید یه چشم پزشکی و اون چشمای لنگه به لنگه رو درست کنید.مال من که دکتر گفت کار از کارش گذشته و نمیشه کاریش کرد.

حالا یه کم از انتخاب واحدا بگیم. با توجه به اینکه کنکور ارشد در بهمن ماه سال چهارم کارشناسی برگزار میشه و واحدایی که دانشگاه برا ترم هشتم پیشنهاد کرده  دخل زیادی به کنکور ندارن با همون انتخاب واحد پیشنهادی دانشگاه پیش برید یعنی 17 واحد برا این ترم.به نظر من این بهترین راهه.حالا خود دانید.

بعضی از همکلاسیهای عزیز میگن میخوان شش ترمه تموم کنن.خرده نگیرین بر این دسته.بد از خواب بیدار شدن.


|

نوشته شده در شنبه 30 دی 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


مادر

 

داستان بسیار زیبا و آموزنده مادر نابینا خیلی قشنگه فقط بخون
مادر من فقط یک چشم داشت . من از اون متنفر بودم … اون همیشه مایه خجالت من بود
اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت
یک روز اومده بودم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره
خیلی خجالت کشیدم . آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه ؟
 
به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم وفورا از اونجا دور شدم
 
 
روز بعد یکی از همکلاسی ها منو مسخره کرد و گفت:هووو .. مامان تو فقط یک چشم داره
فقط دلم میخواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم.کاش زمین دهن وا میکرد و منو ..کاش مادرم یه جوری گم و گور میشد…
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال کنی چرا نمی میری ؟
اون هیچ جوابی نداد
حتی یک لحظه هم راجع به حرفی که زدم فکر نکردم ، چون خیلی عصبانی بودم .
احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت
دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ کاری با اون نداشته باشم
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم
اونجا ازدواج کردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی…
از زندگی ، بچه ها و آسایشی که داشتم خوشحال بودم
تا اینکه یه روز مادرم اومد به دیدن من
اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو
وقتی ایستاده بودم بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد کشیدم که چرا خودش رو دعوت کرده که بیاد اینجا ،اونم  بی خبر
سرش داد زدم  “: چطور جرات کردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟!”  گم شو از اینجا! همین حالا
اون به آرامی جواب داد
:” اوه   خیلی معذرت میخوام مثل اینکه آدرس رو عوضی اومدم ” و بعد فورا رفت واز نظر  ناپدید شد .
یک روز یک دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور برای شرکت درجشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه
ولی من به همسرم  به دروغ گفتم که به یک سفر کاری میرم .
بعد از مراسم ، رفتم به اون کلبه قدیمی خودمون ؛ البته فقط از روی کنجکاوی .
همسایه ها گفتن که اون مرده
ولی من حتی یک قطره اشک هم نریختم
اونا یک نامه به من دادند که اون ازشون خواسته بود که به من بدن
<ای عزیزترین پسر من ، من همیشه به فکر تو بوده ام ، منو ببخش که به خونت تو سنگاپور   اومدم و بچه ها تو ترسوندم ،
خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا
ولی من ممکنه که نتونم از جام بلند شم که بیام تورو ببینم
وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینکه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم
آخه میدونی … وقتی تو خیلی کوچیک بودی تو یه تصادف یک چشمت رو از دست دادی
به عنوان یک مادر نمی تونستم تحمل کنم و ببینم که تو داری بزرگ میشی با یک چشم
بنابراین چشم خودم رو دادم به تو
برای من اقتخار بود که پسرم میتونست با اون چشم  به جای من دنیای جدید رو بطور کامل ببینه
با همه عشق و علاقه من به تو...>


 


|

نوشته شده در چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


تنهایی

میخواهم برایتان تنهایی را معنی کنم!
در ساحل, کنار دریا ایستاده ای ,
هوای سرد ,
صدای موج
انتظار انتظار انتظار....
به خودت می آیی ,
یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلش کنی ,
نه شانه هایی که با دستانت آن را بگیری ,
نه صدای که قشنگ تر از صدای دریا باشد
اسم این تنهایی است


|

نوشته شده در چهار شنبه 26 دی 1391برچسب:تنهایی,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


Time

                                                                                                                     

                                                                     

 

  زمان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پس از سالها

                                     دوباره   بايد تنها   بمانم

                                                                       يا    زير آن چتر

                                                                      يا   روي   اين   كتاب

        براي من   فرقي   ندارد

                                                  و   يا   شايدم ميان   درياهاي كوچك   روي   برگ

پيش   از   سال ها

                              من مثل  تو  بودم

                                                           نه   مي توانستم   بدوم

                                                                                                نه   مي توانستم لخت شوم

       فقط ميان خفگی

                                                                        فرياد   عشق   سر   مي دادم

ولي   حالا

    روي   زمين   مي نشينم و

                                                            در   ميان خفگي   خفه مي شوم

                                                                                                                                                                   Mr.Blue


|

نوشته شده در یک شنبه 24 دی 1386برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


نجات نامه

 

روش خارق العاده برای نجات گوشی های خیس شده !

این روش تست نشده است.


تصور کنید با ذوق و شوق فراوان و البته هزینه ای فراوان تر ، گوشی موبایل خود را خریداری کرده اید! اما یک غفلت کوچک کافی است تا با افتادن گوشی در داخل جوی آب و یا حتی سرویس بهداشتی تمامی امید و آرزوهای شما نابود شود!

تصور به این موضوع نیز بسیار دردناک است! اما نه! اندکی صبر کنید! هنوز تا نابود شدن کامل گوشی زمان زیادی مانده! در این ترفند قصد داریم تا با معرفی یک ترفند خارق العاده روشی را معرفی کنیم که گوشی شما اگر یک دوش حسابی هم گرفته باشد نجات پیدا کند! ترفندی که در عین حال عجیب اما کاربردی است!

ابتدا به این داستان واقعی توجه کنید! :

Ernesto Londoño ، خبرنگار واشنگتن پست ، پس از یک دوچرخه سواری طولانی به خانه برمیگردد و شروع میکند به شستن دست و رویش ، اما از آنجایی که کیف وسایل همراهش را بدجایی قرار بود ، ناگهان در چند لحظه کیف میگردد و گوشی BlackBerry نازنین 450 دلاریش در درون توالت می افتد!

پس از اینکه از شوک حادثه خارج میشود ، سریع گوشی را از آب خارج میکند ، باتری گوشی را در می آورد و شروع به خشک کردن گوشی با سشوار میکند! اما پس از اندکی هنگامی که میبینید این روش موثر نیست و گوشی نیز وارد حالت کما شده است ، به یکی از دوستانش که در این زمینه تخصص داشته تماس میگیرد و از او کمک میخواهد.

دوست عزیز هم در پاسخ او میگوید که گوشی را در یک ظرف پر از برنج نپخته بگذارد! بله! برنج نپخته! همگی ما دیده ایم که برنج خاصیت جذب رطوبت دارد و با اصول خیس کردن برنج هم آشنا هستیم ولی این نکته دیگر واقعأ ظریف است!

سر انجام پس از اینکه گوشی یک روز در داخل ظرف برنج می ماند ، کاملأ سالم و مانند روز اولش میشود و بدون هیچ مشکلی قابل استفاده میگردد.

این جناب خبرنگار هم تجربه گرانقیمتش را در واشنگتن پست برای عموم نوشته است ، البته آن دوستی که این روش را برای او توضیح داده است نامش فاش نشده چرا که ظاهرأ وی برای یکی از شرکتهای گارانتی یا مشابه آن کار میکند و فاش شدن نامش برای او دردسر ساز خواهد بود.

اما در این زمینه میتوان عمل دیگری را نیز صورت داد:

گوشی که یک حمام اجباری کرده است را بهتر است اول خاموش کرده سپس باطری آن را خارج نموده تا جایی که امکانش هست گوشی را با کاغذها و دستمالهایی که آب جمع می کنند خشک کرده و بعد در الکل برای مدت کوتاهی بخیسانیدش و بعد هم بگذارید خشک شود. الکل برای خشک کردن قطعات داخلی گوشی بسیار موثر خواهد بود.

این روش شاید بیشتر قابل ادراک تر باشد! اما کارایی روش اول بیشتر است.

همچنین از این روش برای خشک سازی iPod ، دوربین فیلمبرداری و امثال این دستگاه ها نیز میتوان استفاده کرد.

منبع این مطلب:http://www.keivansadeghi.blogfa.com/

 


|

نوشته شده در سه شنبه 23 دی 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


بهترین هم کلاسی

خب ما چیمون از استادها کم تره!!!

به جز اینکه یکم ( همش یکم) سطح علمیمون پایین تره؟( البته به جز بعضی هم کلاسیا که کتاب گاز میزنن و از استادها نیز پیشی گرفتن ...)

اسم بهترین هم کلاسیه ترم اول از نظر اخلاق،شخصیت و... (کلا از یارو خوشتون بیاد) رو تو قسمت نظرات بنویسین

این دفعه نمیخواد اسم خودتونو ذکر (آخ چقد من به این کلمه ی ذکر علاقه دارم) کنین.

فقط خواهشا نفری یه بار ج بدین

ببینیم کی تو کلاس بهترین بود!


|

نوشته شده در شنبه 23 دی 1386برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


بهترین استاد

خب این ترم تموم شد به فکر این افتادیم که یه نظر سنجی بذاریم و ببینیم استادا از نظر ما چجوری بودن!!!

دانشجوی ترم اول هستیم و نظرمون خیلی مهم و قابل توجه همس(شرمنده ولی اینجاس که زرشک کاریرد داره)

چون تو قسمت نظرسنجی امکان تقلب زیاده تو همین قسمت نظرات ( با ذکر اسم خودتون ) اسم استاد محبوبتونو! بنویسین.

اگه اسم خودتون ذکر نشه نظر حذف میشه


|

نوشته شده در شنبه 23 دی 1386برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


برنامه درسی پيشنهادي چهارساله مهندسي برق-الکترونیک

سلام!

امتحانات تموم شد خداروشكر نمره هاشم تا حالا بد نبوده

چندتا از بچه ها برنامه ي پيشنهادي براي انتخاب واحدو ميخواستن كه تو سايت دانشگاه هست و اگه دو دقيقه از وقت گرانبهاتونو صرف گشت زدن تو سايت دانشگاه كنين ميتونين پيداش كنين

البته به دليل ارادتي كه  بنده به بچه هاي گل كلاس دارم ميذارمش تو بلاگ تا زياد تو زحمت نيفتين

 

دانلود براي همه ي گرايش هاي برق

 

 

 

 

 

 

 

لينك كمكي(فقط الكترونيك)

 

 


|

نوشته شده در پنج شنبه 21 دی 1386برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


من دانشجو

 


|

نوشته شده در سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


...کاش نویسنده میشدم..!!

 

دیشب سوار پورشه ام شده بودم و توی خیابون دور میزدم باهاش که یهو یکی پرید جلو ماشین تا خواستم ترمز کنم پام گرفت به لحاف و پاره شد !!!

 

ما هم که شدیم مثل شبکه ۴ هیچکس نگاهمون هم نمیکنه …

 

 یه روز دوستای مامانم با دختراشون اومدن خونمون و همه داشتن پرتقال پوست میکندن که من وارد شدم …و برخلاف انتظارات شما هیچکی دستشو نبرید …

 

 

 آغاز سال ۱/۱/۱ به تمام بازماندگان دنیا مبارک …

 

پنجم دبستان کــه تیز هوشــان قبول شدم ،

باید تو همون موقع که تـو اوج بودم از دنیای درس خــدافظی میــکردم !

 

هیچی به اندازه داشتن یک رفیق تنبل تر از خودت به آدمیزاد اعتماد به نفس نمیده …

 

ﺩﯾﺸﺐ ﯾﻪ ﺩﺯﺩ ﺍﻭﻣـﺪ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺩﻧﺒــﺎﻝ ﭘﻮﻝ میگشت !

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ، ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻨﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺗﺨﺖ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﮔﺸﺘﯿﻢ … !

 

 

بدترین ضربهای که دخترا میخورن خیانته

اما بدترین ضربهای که یه پسر میخوره زمانی که میفهمه

سیستمش بازی مورد علاقشو  ساپورت نمیکنه ….!

 یه حقیقتِ خیلی باحال :

پسرا عاشق فوتبالن ..

دخترا عاشق بازیکنای فوتبالن…!

بچه که بودم مدرسه مون چسبیده به خونمون بود

از بلندگو که صدام می کردن یه بار تو مدرسه کتک می خوردم یه دست توی خونه  !!!!22 اس ام اس خنده دار دی 91 khandedar dey!!!!

اگه حوصله کردین نظرکی هم بدین....

دوستم بعد از ۲۱ دسامبر اس ام اس داده :


|

نوشته شده در سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


درد دل مطلب ارسالی ازZaher

رياضي درس خشک و درس سردی است
رياضی بهر ما همچون نبردی است

نبردی کاندر آن تيغت مداد است
حريف و دشمنت مشق زياد است

نبردی کاندر آن خونت نريزند
ولی صفرت به رنگ خون نويسند

به ميدان نبردش چون نهی پا
نگاهت را بگردانی به هرجا

به هر سو بهر قتلت ايستاده
چهل فرمول تابع های ساده

به مشرق خيل خطهای عمودی
به مغرب شصت و دو سور وجودی

براکت اين طرف با قدر مطلق
در آن سو حد و انتگرال و مشتق

دو صد لعنت بر اين اقوام سينوس
به تانژانت و کتانژانت و کسينوس

که فرمولهاي آن بی حد و بی حصر
بود در صورت و در مخرج کسر

خلاصه می کنم ديگر کلامم
قبولش می کنی يا نه؟ ندانم

به ميدان پا منه کارت خراب است
دراينجا نمره بيست چون سراب است


|

نوشته شده در دو شنبه 14 دی 1391برچسب:نبرد ریاضی,انتگرال,مشتق,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


امتحان یا انتقام...???
امروز روز بدی بود.دلم خواست واستون بنویسم... بنویسم که چرا استاد ریاضی سوال های امتحان رو سخت داده بودن? چرا این امتحان باید باعث ناراحتی من و همکلاسی هامون می شد? چرا اکثر بچه ها وقتی از امتحان اومدن بیرون قیافشون داغون بود!!? چرا و چرا......... به نظر بنده سوالهای امتحان در حد نرمال رو به سخت بودن , یعنی از 100 میشه به سختی سوالا 70 داد.خود من از اول سال روی کتاب و جزوه رو باز نکرده بودم...امیدوارم که هممون موفق شیم... اما چرا استاد از بین سوال های جزوه و توماس مشکل ترین هاشو انتخاب کرده بود?
|

نوشته شده در سه شنبه 12 دی 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


فراخوان درس پیمایی

سلام بر همکلاسی های عزیز.ما که همیشه سلام میدیم و تا حالا جواب نشنیدیم.کجان اون نویسنده های عزیز که هنوز مطلب قبلیشونونخونده یه جدیدشو میذاشتن.خوشم اومد امتحانا خوب کیش و ماتتون کرده.کیف کردم واقعا.فکر کنم امسال الکترونیکی ها بتروکوننامیدوارم سر قبولی که نه سر نمره اولی دعوا نشه بینتون.به امید نتایج خوب همه... .


|

نوشته شده در چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


Urmia University

 

 


|

نوشته شده در چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


مگه نه؟

دقت کردین توی بعضی کلاسا آدم مثل خرس خوابش میاد ولی وقتی کلاس تموم میشه این حس کاملا بطرف میشه؟؟؟؟؟!!!!!!
کاش میشد به استادا بگیم شبا بیان بالا سرمون درس بدن،نه؟؟


|

نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


کاهش ارزش من پیش تو
کاهش ارزش ما پیش همه
کاهش ارزش ریال پیش دلار
کاهش ارزش زن پیش سکه
کاهش ارزش مرد پیش زن
کاهش ارزش من پیش تو
کاهش ارزش تو پیش شعر
افزایش ارزش غم پیش شادی


|

نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


ی تست مفید........

آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید.

1- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO


2- اگر درمتن بالا C را پیدا کردید، حالا 6 را پیدا کنید. 


 

9999999999999999999 9999999999999999 99999999999999 9999999999999999 9999699999999999999 9999999999999999 99999999999999 9999999999999999 9999999999999999999 9999999999999999 99999999999999 9999999999999999 9999999999999999999 9999999999999999 99999999999999 9999999999999999 9999999999999999999 9999999999999999 99999999999999 9999999999999999

 

3- حالا حرف N رابیابید. کمی مشکل‌تر از قسمت‌های بالا می‌باشد.


 

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM


این یک شوخی نیست.
لطفا برامون بنویسین کدومارو تشخیص دادین .......
 

|

نوشته شده در چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


همدم..........

این روزها...بیشتر از قبل حال همه را می پرسم

سنگ صبور غم هایشان میشوم...

اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک میکنم

اما....

یک نفر پیدا نمی شود که دست زیر چانه ام بگذارد

و سرم را بالا بیاورد و بگوید:

حالا تو برایم بگو...
 


|

نوشته شده در چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:همدم,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


متن اهنگ محلی(گیلکی) و زیبای رعنا

رعنا تی تومان گِله کِشه ،رعنا

تی غصه آخر مَره کوشه ،رعنا

دیل دَبَسی کُردآجانه،رعنا

حنا بَنَی تی دَستانه،رعنا

آی رو سیا ،رعنا !برگرد بیا رعنای

رعنای می شِی رعنا، سیاه کیشمیشه رعنا

آخه پارسال بوشوی امسال نِمَی ،رعنا

تی بوشو راه واش دَر بِمَی، رعنا

تی لِنگانِ خاش در بِمَی ،رعنا

آی رو سیا ،رعنا !برگرد بیا رعنای

رعنای می شِی رعنا، سیاه کیشمیشه رعنا

امسالِ سالِ چاییه ،رعنا

تی پِِر ،مِه داییه ،رعنا

جان من بوگو، مرگ من بگو رعنا

رعنای گُله رعنای! گل سنبله رعنای

رعنای بوشو تا لنگرود رعنای، خیاط بِدِی هیشکی نُدوت ،رعنای

خیاط وَچَی تَر کُت بُدوت ،رعنا

      جان من بگو , مرگه من بگو, رعنا


|

نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


ساربان

سلامی دوباره برهمکلاسی های عزیز .ببخشید خیلی وقت بود نبودم.مگه درس و فکرش می ذاره.خواستم امروز ازتون بپرسم به نظرتون زیباترین شعر دنیا چیه.خواهشا تو نظرات بذارید برام.اینم زیباترین شعر از نظر من...

ی ساربان آهسته ران، کارام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم، با دلستانم می رود

من مانده ام مهجور از او، بیچاره و رنجور ازو
گویی که نیشی دور ازو، در استخوانم میرود

گفتم به نیرنگ و فسون، پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی ماند که خون، بر آستانم می رود

محمل بدار ای ساروان، تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان، گویی روانم می رود
.

.

.


|

نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


به این میکن مرد!
وحید جمشیدی 24 سالهیک سرباز نیروی زمینی ارتش... بعد از مدتها مرخصی میگیره میخواد بره شمال ، خونشون ولی در مسیر شاهد تصادفی مهیب بود كه 2 خودرو به شدت به هم برخورد میکنند و 3 سرنشین این خودروها در اتاقک ماشین‌هایشان محبوس شدند. این در حالی بود که هر لحظه احتمال داشت اتومبیل‌ها به خاطر نشت سوخت ... منفجر شوند وحید درنگ را جایز نداشت و بلافاصله به کمک زخمیان شتافت او با زحمت زیاد تونست هر سه نفر رو از خودروها بیرون بکشه. اما وقتی می‌خواستنفر سوم را به حاشیه اتوبان ببره ناگهان یک خودروی پراید با سرعت زیاد از راه رسید و با او برخورد کرد این سرباز وطن که با درجه گروهبانی خدمت می کرد در این حادثه از ناحیه نخاع مهره های گردن و پای چپ دچار شگستگی و مصدومیت شد و یک ماه بحرانی را در بیمارستان سپری کرد و در نهایت فوت کرد! روحش شاد
|

نوشته شده در یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


بازم مثل همیشه...

 به سلامتی مادر که وقتی بی اعصاب بازی در میاری میگه اشکال نداره و سکوت میکنه !
به سلامتی پدر که وقتی بی اعصاب بازی در میاری با لگد میاد تو شکمت ! که بفهمی از تو بی اعصابتر هم هست . . . ! :mrgreen:

 

انقد بدم میاد تو مهمونیا تا آهنگ خوشگلا باید برقصن رو میذارن , همه منو نگاه نگاه میکنن :|

 

 

 مادره خطاب به پسرش : نیوتن رو میشناسی ؟

پسره : نه کی هست ؟
مادره : اگه به درسات بیشتر توجه میکردی میشناختیش !
پسره : خیلی خوب ، پارمیدا رو میشناسی ؟
مادر : نه !
پسره : اگه به شوهرت بیشتر توجه میکردی میشناختیش ! 

 

منو رنگ نکن ، من صاف کاری لازممه!!!!!!

 

به سلامتی همۀ مامانا که لباس سفید میدی بش بشوره صورتی ملایم تحویلت میده ! :D

 

خرس گنده چیست ؟
واژه ای که پدران و مادران ایرانی برای ندادن عیدی و کادو تولد به فرزندان خویش نسبت میدهند !

 

 

اصلا همون موقع که معلم اول ابتداییمون اومد گفت :
دستگاه فتوکپی خرابه برگه از دفترتون بکنید . . .
باید قید این سیستم آموزشی رو میزدم و میرفتم خارج :|

 

 بدترین قسمت دیدن یه آشنا توی تاکسی ، اضطرابیه که تا مشخص شدن شخص حساب کننده کرایه ادامه داره و مدام ذهنتو درگیر می‌کنه :D

 

گاهی به بعضیا باید گفت : عزیزم اگه برام بزرگ شده بودی ، فقط به خاطر خطای دیدم بود !

 

 

 


|

نوشته شده در یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,

توسط DaniYaL| لينك ثابت |


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد

موضوعات
  

لينك دوستان
 » الکترونیک » ردیاب ماشین » جلوپنجره اریو » اریو زوتی z300 » جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Urmia Electronic 91 و آدرس urmia-electronic91.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





»فال حافظ

»جوک و اس ام اس

»قالب های نازترین

»زیباترین سایت ایرانی

»جدید ترین سایت عکس

»نازترین عکسهای ایرانی

 

آرشيو
 

آذر 1392
مهر 1392
شهريور 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391

 

نويسنده
 
نویسندگان
 
طراح قالب
  
(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');